پارسا

پارسا جان تا این لحظه 10 سال و 7 ماه و 9 روز سن دارد

رستوران رفتن پارسا

سلام به همه..

دیشب پارسا جون برای اولین بار از خونه رفت بیرون(توی شهر)

پارسا:دیشب من و بابای مهربون و مامانم و عمه شیوا جونم 4تایی با هم رفتیم رستوران.

جاتون خالی بهمون خیلی خوش گذشت.من خیلی ناراحت بودم که نتونستم از غذاهای خوشمزه بخورم!!!

اما خوب اشکال نداره منم یه روز بزرگ میشم باهاشون میرم غذاهای خوشمزه خوشمزه میخوریم....

مامان من روگذاشته بود توی کریر تا توی رستوران هم من راحت باشم هم مامان و بابا

اینم عکس من و بابای مهربونم....من اینقدر بابام رو دوس دارم که هروقت نگاهم بهش می افته براش کلی ذوق میکنم و میخندم و باهاش حرف میزنم.اما آدم بزرگا زبون من رو نمیفهمن نمیدونن من چی بهشون میگم...من میگم بابای گلم دوســــــــــــــــــــــــــــــت دارم 


تاریخ : 25 آذر 1392 - 18:32 | توسط : مامان پارسا | بازدید : 1230 | موضوع : وبلاگ | 12 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام