سلام برای گل پسر نازم
مامانی ببخش که خیلی کم میام و سایتت رو آپ میکنم.این روزا خیلی درگیرم
نمیدونم توی پستای قبلی گفتم یا وقت نشده برات بنویسم
15 فروردین بود که دیگه شما شیر نخوردی.الان تمام کلمات و جملات رو کامل میفهمی و خیلی تلاش داری برای کامل حرف زدن.
تقریبا کامل حرف میزنی.
بابایی
مامان نسیف
دایی جون
دایی داود
عام صفا=عمو مصطفی
عام مسم=عمو مسلم
آقاجون غل عسر=آقا جون کل عسگر
عام ممد=عمو محمد
اینو بده
اینو میخوام
ازت میپرسم تو کی ؟میزنی به سینت میگی من پاسا
ازت میپرسم اسم خواهرت چیه؟ میگی مرنیا خاووم=پرنیا خانم
آقا جون اومد
بریم مامان جون
بابایی کار
و خیلی حرفا و کلمات دیگه....
تا بهت میگم پارسا کیف مامانو بده سریع میگی ؟کوش؟
تا ازت میخوایم چیزی بهمون بدی سریع میگی کوش؟
به ماشین حساب میگی=مشی حس
جالبه که به تفنگات میگی چایی....دلیلشم نمیدونم
کلی کارای تازه انجام میدی.توی خونه میدوی و با خودت میگی بابالا
بابالا یکی از بازی های مورد علاقه ات هست .اگه خودت تنهای بگی بابالا یعنی توی خونه دوپا دوپا میپری و راه میری اگه به من بگی بابالا یعنی بزارم روی توپ بزرگم و بالا پایین پرتم کن و اگه به بابا بگی بابالا یعنی بغلم کن بندازم بالا سرم بخوره به برگ درختا.
راستی یادم رفت بگم یه خواهر توی راه داری و انشالله آذر ماه خانوادمون چهار نفره میشه.
این عکس توی ماشین نشستنته.همش میگی دست یعنی دستمو بگیرم به دستگیره
این عکسم جزء معدود دفعاتیه که خودت از خستگی خوابت برده.