پارسا

پارسا جان تا این لحظه 10 سال و 6 ماه و 23 روز سن دارد

کلی وقته نبودیم

سلام برای گل پسر نازم

مامانی ببخش که خیلی کم میام و سایتت رو آپ میکنم.این روزا خیلی درگیرم

نمیدونم توی پستای قبلی گفتم یا وقت نشده برات بنویسم

15 فروردین بود که دیگه شما شیر نخوردی.الان تمام کلمات و جملات رو کامل میفهمی و خیلی تلاش داری برای کامل حرف زدن.

تقریبا کامل حرف میزنی.

بابایی

مامان نسیف

دایی جون

دایی داود

عام صفا=عمو مصطفی

عام  مسم=عمو مسلم

آقاجون غل عسر=آقا جون کل عسگر

عام ممد=عمو محمد

اینو بده

اینو میخوام

ازت میپرسم تو کی ؟میزنی به سینت میگی من    پاسا

ازت میپرسم اسم خواهرت چیه؟ میگی   مرنیا خاووم=پرنیا خانم

آقا جون اومد

بریم مامان جون

بابایی کار

و خیلی حرفا و کلمات دیگه....

تا بهت میگم پارسا کیف مامانو بده سریع میگی ؟کوش؟

تا ازت میخوایم چیزی بهمون بدی سریع میگی کوش؟

به ماشین حساب میگی=مشی حس

جالبه که به تفنگات میگی چایی....دلیلشم نمیدونم

کلی کارای تازه انجام میدی.توی خونه میدوی و با خودت میگی بابالا

بابالا یکی از بازی های مورد علاقه ات هست .اگه خودت تنهای بگی بابالا یعنی توی خونه دوپا دوپا میپری و راه میری اگه به من بگی بابالا یعنی بزارم روی توپ بزرگم و بالا پایین پرتم کن و اگه به بابا بگی بابالا یعنی بغلم کن بندازم بالا سرم بخوره به برگ درختا.

راستی یادم رفت بگم یه خواهر توی راه داری و انشالله آذر ماه خانوادمون چهار نفره میشه.

این عکس توی ماشین نشستنته.همش میگی دست یعنی دستمو بگیرم به دستگیره

 

این عکسم جزء معدود دفعاتیه که خودت از خستگی خوابت برده.


تاریخ : 05 مرداد 1394 - 20:44 | توسط : مامان پارسا | بازدید : 2265 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام